سالروز تولد پاول مورفی ( غرور و اندوه شطرنج )

پایگاه همدان شطرنج

شطرنج در گذر تاریخ :

تولد پاول مورفی ( غرور و اندوه شطرنج )

 

"پاول چارلز مورفی" ملقب به "پاول مورفی" در 22 جون 1837 در "نیواورلئان" از ایالت "لوزیانا" در ایالات متحده آمریکا به دنیا آمد.او دارای دو خواهر به نامهای "مهرینا" و "هلنا" و یک برادر به نام "ادوارد" داشت.ملیت پدرش اسپانیایی بود اما در اصل زاده ایرلند بود.مادرش هم زاده فرانسه بود.از سن 8 سالگی بود که مورفی نابغه، صدها بازی شطرنج را با بهترین شطرنجبازان "نیواورلئان" انجام داد.هنگامی که تنها 13 سال بیش نداشت به عنوان برترین شطرنجباز "نیواورلئان"  به شمار میرفت.در سن 17 سالگی با پیروزی در 8 بازی در مقابل "یودگی میک" رییس کنگره شطرنج آمریکا نام خود را بر سر زبانها انداخت.این در حالی بود که وی تا بدینجا با شطرنجبازانی تا حدی ضعیف رویارویی داشته بود.


در اکتبر 1857 "پاول مورفی" برای شرکت در مسابقات  کنگره شطرنج آمریکا که با شرکت 16 شطرنجباز برتر آمریکا انجام می پذبرفت، راهی نیویورک شد."مورفی" با شکست همگی بازیکنان حاضر در مسابقات عنوان قهرمانی را از آن خود کرد.او از دریافت جایزه نقدی 300 دلاری نفر اول مسابقات سرباز زد اما یک مشربه نقره ای و چهار جام را به عنوان جایزه پذیرفت.او سپس بر "پارلز استنلی" بهترین بازیکن آمریکا غلبه کردو به عنوان قهرمانی رسمی کشورش شناخته شد."مورفی" در پایان این مسابقه جایزه یکصد دلاری مسابقات را به همسر و فرزندان "استنلی" هدیه کرد.به خاطر این رفتار خانم "استنلی" نام فرزند دخترش را که بعدها به دنیا آمد "پائولین" گذاشت.

پس از این موفقیتهای خیره کننده در آمریکا بسیاری پیشنهاد کردند تا "مورفی" با قهرمان شطرنج اروپا که به ایالات متحده سفری خواهد داشت رودر روشود.هنگامی که "هاوارد استانتون"شطرنجباز بزرگ برتانیایی و قهرمان شطرنج اروپا و فردی که به عنوان برترین شطرنجباز جهان تلقی می شد، از این امر آگاهی یافت در ستونی در یک هفته نامه عنوان داشت که «شطرنجبازان اروپایی که وی با آنها رویارویی داشته است حرفه ای نیستند».از آن به بعد بود که نام "مورفی" ذهن "استانتون" را به خود مشغول ساخت.دوستان "مورفی" در "نیواورلئان" یک پیشنهاد رویارویی دو جانبه را به "استانتون" در آمریکا دادند."استانتون" این پیشنهاد را رد کرد و ابراز نمود در صورتی که "مورفی" به اروپا بیاید با وی رودر رو خواهد شد.

در جون 1858 "مورفی" برای دست و پنجه نرم کردن با برترین شطرنجبازان اروپایی راهی قاره سبز شد.باشگاه شطرنج "نیواورلئان" تمامی مخارج "مورفی" برای سفر به اروپا و شرکت در مسابقات "بیرمنگهام" در انگلستان را متقبل شد اما "مورفی" دریافت این مساعدت را رد کرد چرا که نمی خواست خود را به عنوان یک شطرنجباز حرفه ای بر سر زبانها بیندازد."مورفی" به مدت سه ماه در اروپا اقامت گزید تا شرایط مسابقه با "استانتون" را فراهم کند.اما "استانتون" ادعا کرد که شرایط این رویارویی را به خاطر مشغله فراوان ندارد در حالی که در همان زمان در مسابقات بیرمنگهام شرکت داشت.در این زمان "استانتون" سعی کرد تا در روزنامه ها "مورفی" را بدنام کند و عنوان داشت که هدف "مورفی" از اقامت در اروپا کسب پول است و نه چیزدیگری."مورفی" در آخرین نامه اش به "استانتون" نوشت:«بگذارید یکبار دیگر تکرار کنم که هدف من از بازی کردن در اروپا تنها شرکت در مسابقات است و هیچ وقت اهداف مالی در آن دخیل نبوده است». "مورفی" که از رویارویی با "استانتون" نا امید شده بود به پاریس سفر کرد و در آنجا "لوونتال هارویتز" و آندرسن" را در یک برهه زمانی شش ماهه شکست داد.این در حالی بود که پس از شکست دادن هارویتز" از دریافت جایزه 290 فرانکی خودداری نمود اما شرط کرد تا از این پول برای تهیه مخارج سفر "آندرسن" به پاریس استفاده شود.در هنگامی که با "آندرسن" در پاریس رویارویی داشت از بیماری آنفلوآنزا رنج می برد.این در حالی بود که پزشکان او را از هر گونه فعالیت منع کرده بودند و به وی استراحت مطلق تجویز نموده بودند. به دلیل این بیماری "مورفی" در حدود 5 اونس خون از دست داده بود و بسیار نحیف شده بود.دوستان "آندرسن" به وی پیشنهاد کردند تا پییشنهاد بازی در یک کشور دیگر و رویارویی با "مورفی" را بدون استقبال رسمی نپذیرد و با این کار به آبروی شطرنج آلمان لطمه نزند.اما "آندرسن" با نظرات آنها مخالفت نمود.هنگامی که دوستان "آندرسن" از وی پرسش نمودند که چرا وی با "دورفنس" در یک رقابت وطنی حاضر نمی شود، "آندرسن" پاسخ داد که "مورفی اجازه آن را به وی نمی دهد"! بالاخره دومین مسابقه بزرگ تاریخ در آنزمان انجام شد و "مورفی" در حالی که از بیماری رنج می برد از روی تختخواب هتل با "آندرسن" به مبارزه نشست و با نتیجه 7-2 وی را شکست داد.

در آوریل 1859 پاول "مورفی" با 8 بازیکن برتر باشگاهی به صورت چشم بسته و همزمان بازی کرد.بالاخره فعالیتهای "مورفی" در شطرنج اروپا در حالی با موفقیت به پایان رسید که نتوانست به عمده هدف خود که همانا مسابقه با "هاوارد استانتون" برترین شطرنجباز زمان بود دست یابد.وی در بازگشت به نیویورک از طرف دوستانش همانند دوست و یاور همیشگی اش "الیور وندل هولمز" ،"ساموئل مورس" و "وندر بورن" پسر رییس جمهور سابق آمریکا به صورت باشکوهی مورد استقبال قرار گرفت. در این مراسم "وندر بورن" به "مورفی" لقب قهرمان شطرنج جهان داد. این  اولین باری بود که "مورفی" با این لقب مورد خطاب قرار می گرفت. در این مراسم همچنین عنوان شد که چه طوفانی "مورفی" در شطرنج به راه انداخته است که حتی "استانتون" از رویارویی با وی واهمه دارد. کلنل "مید" رییس برگزاری مراسم در مورد شطرنج سخنرانی کرد و شطرنج را به عنوان یک حرفه دانست و متذکر شد که "مورفی" به عنوان فردی  پیشگام در شطرنج حرفه ای است. "مورفی" به شدت از اینکه وی را چنین بشناسند ناراحت شد و از اینکه کلنل "مید" در مورد وی اغراق نموده است بسیار خشمگین به نظر می رسید.علتی که "مورفی" از این امر ناراحت شده بود این بود که "استانتون" به این علت از بازی با "مورفی" اجتناب کرده بود که وی را یک شطرنجباز حرفه ای می دانست."مورفی" برای ابراز عقایدش در این مورد 3000 دلار به روزنانه پر تیراژ زمان خود "نیویورک ادگر" پرداخت تا به مدت یکسال ستونی در مورد شطرنج به وی اختصاص داده شود.البته "مورفی" در طول سال ، دیگر در مورد شطرنج ننوشت و از این امتیاز استفاده نکرد.

"پاول مورفی" اولین ورزشکار زمان خود بود که با وی یک قرارداد تبلیغاتی که مربوط به یک ساعت مچی بود منعقد شد البته وی شرط کرد که باید ابتدا کارایی آن ساعت به وی اثبات شود.

"مورفی" هرگر حاضر نشد در زمانی که جنگ محلی در منطقه او و در جنوب درگرفته بود شرکت کند و خود را از جنگ دور ساخت.

 او در سال 1863 به کوبا و سپس به پاریس سفر کرد.او سال بعد به "نیواورلئان" بازگشت.در سال 1867  بود که بیماری روانی وی اوج گرفت و مادرش او را مجبورکرد تا به پاریس سفر کند تا شاید این تغییر مکان بهبودی در بیماریش به وجود آورد. او در مدت اقامتش در پاریس از شطرنج دوری می کرد و هرگز در هیچ باشگاه شطرنجی دیده نشد.حتی در مراسمهایی که به منظور بزرگداشت وی برگزار میشد هم حضور به هم نرساند. "مورفی" پس از 18 ماه اقامت در پاریس به خانه بازگشت.

"مورفی" از جامعه خود را دور ساخت. از یک بیماری مرموز که وی را به شدت آزار می داد در سالهای آتی زندگی اش رنج می برد.طبق گفته های برادرزاده اش "مورفی" عادات بسیار عجیبی پیدا کرده بود به طوری که از ایوان به صورت مکرر بالا و پایین میرفت و با خود می گفت: "شهر فتح شده است و شاه کوچک باید برود".

او خود تصور می کرد که توسط فردی از بستگانش مورد ایذا و اذیت قرار می گیرد و همین امر موجب گوشه گیری و انزوای او شده است. او فکر می کرد که غذایش را مسموم کرده اند و شخصی درصدد کشتن وی می باشد.یکبار شخصی را در خیابان مورد حمله قرار داد و او را به دوئل دعوت کرد تا شاید تصوراتش را باکشتن یا کشته شدن اثبات نماید. او به کفشهای زنانه  حساسیت داشت و فکر می کرد که آنها طلسم کننده هستند. "مورفی" نام خود را بر کلاهها و سیگارهایش نوشته بود.از "مورفی" دو سال قبل از مرگش درخواست شد تا در صورت بهبودی ، نامش را به عنوان یکی افراد مشهور "لوزیانا" به دلیل دستاوردهایش در شطرنج ثبت کند."مورفی" در سالهای پایانی شطرنج را کاری زشت و شنیع می پنداشت. سرانجام این اسطوره و نابغه شطرنج آمریکا و جهان در 10 جولای 1884 و در حین گرفتن دوش آبسرد به علت سکته قلبی در سن 47 سالگی درگذشت تا پایانی اندوهبار بر زندگی این مرد بزرگ باشد. مردی که همگان او را غرور و اندوه شطرنج می پندارند.

"پاول مورفی" در دورانی که به شطرنج عشق می ورزید 227 بازی رسمی داشت که 83 درصد آنها را با پیروزی پشت سر گذاشته بود.

"بابی فیشر" دیگر اسطوره شطرنج آمریکا و جهان در طی مصاحبه ای در یوگوسلاوی سابق در مورد "مورفی" می گوید: "مورفی....من فکر می کنم که همگان با من موافق هستند......شاید بزرگترین شطرنجباز همه ادوار باشد."

منبع : سایت شطرنجیان و نویسنده مطلب غلامرضا خواجویی نژاد

 

 پایگاه خبری تخصصی ورزش شطرنج پایتخت تاریخ و تمدن ایران زمین

" همدان شطرنج "

www.hamadanchess.lxb.ir




لطفا نظرات ، پيشنهادات ، انتقادات و مطالب مورد نظر خود را با ما درميان بگذاريد .

اسلایدر